جریان آنلاین ؛ پایگاه خبری تحلیلی جریان
جستجو ● درباره ما ● پیوندها
آمریکای مستاصل، اروپای مستاصل‌تر

آمریکای مستاصل، اروپای مستاصل‌تر

30 مرداد 1404 - 17:24:33 نظر (0) مسعود براتی مسعود براتی لینک کوتاه: https://jarianonline.ir/s/N8E چاپ خبر
سه‌شنبه عکسی از جلسه ترامپ و سران اروپا منتشر شد که عکسی تاریخی و نمادین بود. درباره این عکس خیلی می‌شود حرف زد و مطلب نوشت. ...
به گزارش جریان آنلاین، سه‌شنبه عکسی از جلسه ترامپ و سران اروپا منتشر شد که عکسی تاریخی و نمادین بود. درباره این عکس خیلی می‌شود حرف زد و مطلب نوشت. ترامپ همچون یک ارباب پشت میز کار خودش تکیه بر صندلی ریاست زده و سران اروپا (نخست وزیر انگلیس و ایتالیا، رئیس جمهور فرانسه، صدر اعظم آلمان، رئیس جمهور اوکراین، رئیس شورای اروپا و چند نفر دیگر) و دبیرکل ناتو در آنطرف میز روی صندلی کاری همچون کارمندان کاخ سفید نشسته و در حال شنیدن اوامر ترامپ درباره اوکراین هستند. یک نقشه اوکراین در سمت راست عکس هم خودنمایی می‌کند که زمین‌های تحت کنترل روسیه را با رنگ متمایزی مشخص کرده است. این عکس واکنش‌های زیادی داشت و خیلی‌ها صحبت از پایان اروپا کردند. هرچند دقیق‌تر که نگاه کنی این عکس پایان اروپا نیست چرا که اساسا بعد از جنگ جهانی دوم اروپای مستقلی در عرصه سیاست بین‌الملل دیده نشده است و هر جایی که شاهد کنش اروپا هستیم، عملا دنباله‌روی از آمریکا و در نقشه طراحی شده او بوده است. از تحولات بالکان بگیر تا همین پرونده هسته‌ای ایران این موضوع قابل مشاهده است. این اشتباه راهبردی روحانی بود در سال ۸۲ که پای تروئیکای اروپا را به موضوع هسته‌ای ایران باز کرد و ضمن سیاسی کردن برنامه هسته‌ای ایران، به اروپای غیرمستقل وزنی اضافی‌تر از واقعیتشان داده شد. در برجام هم باز همین اشتباه تکرار شد و بعد از خروج آمریکا از برجام در سال ۹۷، روحانی که این‌بار در کسوت رئیس جمهور بود، با بیان اینکه یک مزاحم کم شده است، نزدیک به سه سال وقت مردم ایران را (از زمان خروج آمریکا از برجام تا زمان اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها)‌ پای کشورهای اروپایی ناتوان و توهم اینستکس هدر داد.
 
 
اما اگر این عکس را در زمینه تحولات سه سال و نیم گذشته مربوط به جنگ روسیه و اوکراین تحلیل کنیم، یک آمریکای مستاصل و یک اروپای مستاصل‌تر می‌بینیم. برای فهم بهتر این موضوع یک مرور اجمالی و سریع تحولات مربوط به جنگ روسیه و اوکراین را باید داشته باشیم. اسفند ۱۴۰۰ اوکراین با تحریک غربی‌ها، خصوصا آمریکا، اعلام کرد که می‌خواهد به ناتو بپیوندد و خط قرمز قدیمی روسیه مبنی بر عدم تحمل هم‌مرز شدن با ناتو را نقض کرد. روسیه نیز با انجام عملیات ویژه نظامی به این موضوع واکنش نشان داد و از آن زمان جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد.???? غرب و به ویژه آمریکا با حمایت از اوکراین در قالب تامین تجهیزات نظامی و اعمال تحریم‌های گسترده اقتصادی علیه روسیه، تلاش کرد که در این نبرد روسیه را شکست دهد. اما در طول سه سال و نیم گذشته آنچه که رخ داد، از دست دادن بیش از ۲۰ درصد خاک اوکراین و عدم از کار افتادن ماشین جنگی روسیه بود. به عبارت دیگر هم حمایت‌های نظامی و هم تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه شکست خورد.
 
ترامپ با شعار پایان دادن به این جنگ در انتخابات پیروز شد و از همان ابتدا تلاش کرد تا اراده خود را بر روسیه غلبه دهد، اما موفق نشد تا جایی که الان هدف‌گذاری اصلی ترامپ وادار کردن اروپا به پذیرش چارچوب کلی روسیه است. برای مثال روسیه با آتش‌بس مخالف بود و خواهان یک توافق جامع بود و اروپایی‌ها و اوکراین صرفا به دنبال آتش‌بس بودند و توافق جامع را به بعد موکول می‌کردند. اما در جلسه اخیر ترامپ به اروپایی‌ها گفته است که آتش‌بس فایده ندارد و باید صلح کامل حاکم شود. ترامپ مستاصل از غلبه بر روسیه، در آخرین نمایش خود تلاش کرد با به پرواز درآودن بمب‌افکن‌های بی‌۲ و جنگنده‌های اف ۳۵ بر سر پوتین در آلاسکا، مانور قدرتی نشان دهد و پوتین را وادار به پذیرش خواست‌های خود کند که باز هم موفق نشد. لذا ترامپ مستاصل این‌بار فشار خودش را بر سران اروپا قرار داد و از آنها خواست تا چارچوب کلی روسیه را پذیرفته و با الحاق کریمه به روسیه و عدم بازپس‌گیری دو استان در اختیار روسیه و نیز عدم پیوستن اوکراین به ناتو، موافقت کنند. اینکه آیا این‌بار موفق شود یا خیر یک موضوع است اما اینکه آمریکا به چنین استیصالی رسیده است که خواسته‌های اصلی روسیه را پذیرفته و در حال تحمیل آنها به اروپا و اوکراین است یک واقعیت غیرقابل انکار و نشان دهنده ضعف اساسی آمریکا در صحنه جهانی است. مستاصل‌تر از آمریکا، کشورهای اروپایی هستند. کشورهایی که در جنگ اخیر خسارت‌های فراوانی دیدند.
 
مزیت اقتصادی مهم دسترسی به انرژی ارزان روسیه و در مقابل آن بازار روسیه را از دست دادند. در تامین انرژی با هزینه بیشتر به آمریکا وابسته‌تر شدند. از نظر امنیتی وابستگی‌شان به آمریکا بیشتر شد. سرمایه‌گذاری‌هایی که در پروژه‌های نورد استریم یک و دو انجام داده‌ بودند از میان رفت. هزینه‌های زیادی نیز بابت حمایت نظامی از اوکراین در جنگ اخیر متحمل شدند. در نتیجه همه این اتفاقات ضریب استقلال سیاسی‌شان کاهش یافت و به اجبار میزان تبعیت از آمریکا افزایش یافته است. آنها حتی مجبور خواهند بود در تنش میان آمریکا و چین علی‌رغم منافع ملی خود در طرف آمریکا قرار بگیرند. اروپایی‌ها در استیصال بیشتری قرار دارند و برای همین مجبور هستند رفتار تحقیر آمیز ترامپ را تحمل کنند و هرآنچه او از کیسه اروپا به روسیه می‌بخشد را با روی خندان بپذیرند.آمریکا در صحنه جهانی به استیصال رسیده است و در موضوعات مختلف این واقعیت منعکس می‌شود، اروپا از آمریکا مستاصل‌تر و البته تابع صددرصدی آمریکاست. آمریکا شاید کدخدا باشد اما کدخدای ده کوچک‌شده‌ای که تنها همین اروپایی‌ها در آن باقی ماندند. جالب اینجاست که برخی در داخل ایران هنوز امیدوارند که از آمریکا و اروپا برای ایران آبی‌گرم شود و آرزو می‌کنند که آمریکا کدخدای آنها نیز شود.
 
پایگاه خبری جریان/ جریان آنلاین
تازه ها