به گزارش جریان آنلاین (/)، محسن غضنفری در مطلبی نوشت: بیتردید در این دوره از حیات نظام اسلامی، اصلاحات در حوزههای مدیریتی و حکمرانی، یکی از ضرورتهای نوین امروزه جامعه ایران است بهویژه آنکه اصلاحات ضروری مبتنی بر پژوهشهای علمی، استشاره و به مشورت گرفتن نخبگان و کارشناسان خبره در حوزههای تخصصی باشد کمااینکه احکام محصول تضارب آراست و این امر مستلزم وجود آزادی بیان و آزادی اندیشه است.
از سویی خود اصلاحات، ممکن است در دو سطح روبنایی و جزئی و نیز در سطح زیربنایی و گسترده قابلبررسی باشد. در سطح روبنایی و به عبارتی در مرحله ابتدایی، میتوان به موضوعاتی ازجمله فرهنگسازی، تبلیغات رسانهای، وضع مقرره و آییننامهها و بخشنامه و... اشاره کرد و تبعاً در سطح زیربنایی و گسترده میتوان به تغییر و وضع قانون، تشکیل نهادهای نظارتی بیشتر و... اشاره کرد.
بر همین اساس میتوان گفت اکنونکه چهار دهه از حیات جمهوری اسلامی ایران و فراز و نشیبهای بحرانی و تاریخی آن گذشته و در مقاطعی به انحای مختلف و به فراخور دولتهای روی کار آمده، اصلاحات روبنایی و جزئی انجام شده ولی به ثمر ننشسته است، فرصتی برای اندیشیدن به اصلاحات عمقی و زیربنایی و اساساً اصلاحات ساختاری است.
اما جای بسی تأسف است؛ برخلاف سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی، عدهای معدود تا زمانی که حرف از اصلاحات ساختاری زده میشود، رگ غیرتشان را نشان میدهند و زلف اصلاحات را به براندازی گره میزنند حالآنکه نفس اصلاحات ساختاری نه براندازی، نه استحاله، نه کودتا و نه انقلاب نرم است!
نکته حائز اهمیت در این بحث این است؛ عدهای که بقای سیاسی خود را در حذف مخالفان، ناظران و منتقدان میبینند درصدد آن هستند تا هرکه داعیه اصلاحات داشته باشد را از حلقه دلسوزان و دغدغه مندان ایران خارج کرده و با برچسب اپوزیسیون و ضدانقلاب طرد کنند و خود با اشغال پشتهای مدیریتی، بر اسب مراد سوار و بیهیچ مزاحمتی به امر و کار خویش مشغول باشند.
از همین رهگذر است که متأسفانه سنبه اینان آنقدر پرزور بوده که توانستهاند با فشار و عملیات تبلیغی و شگردهایی نظیر برچسبزنی و پروندهسازی، برخی روشنفکران و منتقدان را به حاشیه و حتی به زندان رانده، ناامیدیشان نموده و با برخوردهای هیجانی و غریزی، فضای گفتگو و مباحثه را محدود و مانع توسعه و پیشرفت ایران بشوند.
دریغ از آنکه، آنچه دلسوزان نظام جمهوری اسلامی ایران به آن میاندیشند ساختن آینده ایران و پیشرفت جامعه ایرانی از قِبَل اصلاحات ساختاری است چراکه اگر اصلاحات جزئی در مقاطع پیشین در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اثربخش بود با وضع نابسامان و آشفتهبازار امروز جامعه ایران مواجه نبودیم.
بایستی طرحی نو درانداخت تا همه جریانات و گروههای موافق و مخالف در هر حوزه به میدان بیایند و فارغ از اختلافات سلیقهای و فکری در بستری از دموکراسی و آزادی به کم و کیف اصلاحات ساختاری در ایران اسلامی رأی بدهند تا شاید شکوفههای امید و آرزو در این مرزوبوم جوانه زده و روزنهای به آیندهای روشن در برابر ما قرار گیرد.
پایگاه خبری جریان/ جریان آنلاین (/)